مدیریت بحران در پیامدهای روانی زلزله
یادداشت دکتر ترابی متخصص اعصاب و روان در روزنامه روزنامه همشهری مورخ 1396/10/5.
زیانهای روانی یکی از اصلیترین پیامدهاي زلزله هستند که با گذشت زمان نیز احتمال امتداد یا تشدیدشان وجود دارد.
برای تفهیم بهتر مداخلات روانشناختی در بحران، گروههای هدف را به سطوح زیر تقسیم مینمایند.
اول: مردمی که در محل حادثه حضور داشتهاند. دوم: افرادی که یک یا چند تن از نزدیکانشان در محل حادثه حضور داشتهاند. سوم: افرادی که از دور در جریان اخبار یک حادثه قرار میگیرند. چهارم: كادر امداد مانند پزشكان، پرستاران، نیروهای مسلح و تکنسینهای اورژانس که در محل حادثه فعالند. پنجم: متخصصین سلامت روان. ششم: مسئولین، اصحاب رسانه و مدیران. همه این سطوح به مداخلات روانی نیازمندند.
مراحل مختلف اقدامات روانشناختی.
پیشگیری:
همواره پيشگيري بنیادیترین گام است. مردم باید بیاموزند زمانيكه دچار تلاطم ميشوند چگونه آرامش خود را نگاهدارند و بتوانند به ديگران مدد برسانند. خوب است مانورهای آمادگی در برابر زلزله حکماً با حضور کارشناس سلامت روان برگزار شوند. متأسفانه این مشقها بنا به عادت در مدارس انجام میشوند از این رو خانوادهها بهرهای نمیبرند. تمرینهای محلی باید با حضور خانوادهها و زیر نظر کارشناسان سلامت روان انجام شوند.
زمینلرزه طبیعی میتواند مهلک باشد یا هیچ آسیبی نزند اما زلزله روانشناختی که پس از زلزله طبیعی ایجاد میشود میتواند خطرناکتر باشد. لذا تمام سطوح را باید آماده برخورد با این موج هیجانی نمود.
به عنوان نمونه پس از لرزش پايتخت از مسئولان ميشنيديم كه ((مردم هوشيار باشند ما نمي دانيم اين زلزله اصلي است يا پيش لرزه!)) اين نوع اطلاعرسانی سبب شد كه اضطراب هاي ناکارآمد در ميان مردم فزونی یابد. باید تعلیم را از مسئولان آغازید. توصیه میکنم نشستهایی با مشارکت انجمن علمی روانپزشکان و انجمن علمی رواندرمانی برگزار شود تا متصدیان بیاموزند از روی بیم صحبت نكنند و در زمان بحران آمادهتر باشند. رسانهها باید مراقب باشند در زمان بحران چه اطلاعاتي را به چه طریقی انتشار دهند. تصاویر منازل ویران را منتشر نکنند. حتي يك عكس ساده مي تواند براي افرادی استرسزا و آسيبرسان باشد. مردم باید یاد بگیرند که اطلاعات را از چه منبعی دریافت کنند و در فضای مجازی هر مطلبی را باور و منتشر نکنند.
درمان:
اگر فردي دچار استرس، مشكل خواب، ترس افراطي و … شده باشد بايد فوراً به روانپزشك مراجعه نماید. کودکان حتي با شنيدن نام زلزله دچار استرس میشوند. پس کوچکترین علامت را باید جدی گرفت. شوربختانه مداخلات دارویی و روانشناختی تحت پوشش بیمه نیستند. برای ارتقاء کیفیت درمان و گسترش این خدمات نیاز به حمایت بیمهها داریم.
بازتوانی:
آخرین مرحله بازتوانی است. توصیه میکنم در وزارت بهداشت، بهزیستی و سایر ارگانهای مربوط ستادی برای بازتوانی آسیبدیدگان زلزله ایجاد شود. گاهی اختلالات روانپزشکی ناشی از زلزله مزمن شده و فرد و خانواده وی را تا آخر عمر درگیر مشکلات و ناتوانی میکند.
بنابراین برای آمادگی در برابر بحرانهایی مانند بلایای طبیعی نیاز به اقدامات پیشگیرانه، درمانی و توانبخشی در سطوح مختلف جامعه از آسیبدیدگان گرفته تا امدادگران و مسئولین داریم. انجمنهای علمی روانپزشکان و رواندرمانی بهترین منابع علمی برای پیشبرد این اهداف هستند.