مداخلات ضروری پس از آسیب در آزار جنسی، بایدها و کمبودها

مداخلات ضروری پس از آسیب در آزار جنسی، بایدها و کمبودها

آزار جنسی یکی از معضلات عمده‌ی همه‌ی جوامع است که تبعات سنگینی در کوتاه مدت و درازمدت دارد. ابتلاء به اختلالات ناتوان‌کننده‌ی روان‌شناختی مانند اختلال استرس پس از سانحه، اختلالات رفتاری، رفتارهای آسیب‌رسان به خود و خودکشی، ناتوانی در برقراری ارتباطات مناسب بین‌فردی و … از پیامدهای شایع انواع آزار جنسی هستند.

آمار آزار جنسی

آمارهای ترسناکی در این زمینه منتشر شده‌اند. در سراسر دنیا حدود 20 درصد دختران و 8 درصد پسران قربانی آزار جنسی شده‌اند به طوری‌که 9 درصد دختران و 3 درصد پسران مورد تجاوز جنسی قرارگرفته‌اند. بنابراین برخورد اصولی با قربانیان سوءاستفاده جنسی ضرورتی انکار نشدنی دارد.

اصول ابتدایی برخورد با آزار جنسی

اصول اولیه‌ی مواجهه با کودکان و نوجوانان قربانی آزار جنسی عبارتند از: ایجاد فضای امن و محافظت جدی از بروز آسیب مجدد در اولین فرصت ممکن، فراهم نمودن مراقبت همه‌جانبه و فوری به همراه حفظ حریم خصوصی و رازداری.

اگر والد کودک عامل جنایت است یا توجه مناسبی ندارد و در محافظت از او کوتاهی می‌کند  بایستی سریعاً مراقب امنی برای کودک در نظر گرفته شود. کودکان قربانی باید به گونه‌ای وارد فرآیند درمان گردند که ارزش‌ها، تمایلات و خودمختاری ایشان تا حد امکان حفظ گردد.

همچنین باید تلاش نمود تا هیچ تبعیضی برای ارائه خدمات سلامت بر اساس جنس، نژاد، موقعیت اقتصادی – اجتماعی و ناتوانی اعمال نگردد. در نظر گرفتن مشارکت فعال، نظرات و ترجیحات این کودکان و نوجوانان در طراحی روند درمانی از اصول اساسی برخورد با قربانیان آزار و سوءاستفاده جنسی است.

قدم بعد شنیدن صحبت‌های این کودکان با همدلی و احترام است. آن‌گاه باید نگرانی‌ها، ترس‌ها و نیازهای ایشان را جویا شد و به سؤالات ایشان به دقت پاسخ داد. برخورد با ایشان باید محترمانه و عاری از قضاوت باشد. سازمان‌های حمایتی باید تمام تلاش خود را داشته باشند که این کودکان و نوجوانان به خدمات روان‌شناختی باکیفیت، دسترسی مداوم، آسان، رایگان یا بسیار ارزان داشته باشند.

آیا یادآوری یا بازخوانی واقعه می‌تواند به قربانیان آزار جنسی کمک کند؟

اقدامات روان‌شناختی باید متناسب با سن و میزان رشد فکری ایشان تنظیم شوند. پیش‌تر گمان می‌رفت که مرور و بازخوانی واقعه می‌تواند جلوی بروز اختلالات جدی روان‌شناختی را بگیرد. اما امروزه این رویکرد منع شده است. درمان‌های شناختی رفتاری می‌توانند هم برای کودک و هم مراقب کودک ضروری باشند. هرچند میزان تأثیر خارق‌العاده‌ای ندارند اما توصیه  می‌شود در اولین فرصت هم به قربانی و هم به مراقب او ارائه شوند.

آموزش و افزایش مهارت‌های مراقبتی والدین و مراقبین می‌تواند منجر به افزایش امنیت و بهبود شرایط این کودکان شود. در نهایت غربالگری به‌موقع قربانیانی که نیاز به اقدامات درمانی دیگری مانند درمان‌های دارویی و یا بستری دارند ضروری است.

امروزه نیازهایی جدی در زمینه‌ی بهبود کیفیت آموزش متخصصین و فعالان حوزه‌ی سلامت روان در زمینه‌ی برخورد با آزار جنسی داریم. سازمان‌های مسئول می‌توانند با کمک انجمن‌های علمی مانند انجمن علمی روان‌درمانی ایران در جهت ارتقاء سطح آموزش تئوری و عملی پرسنل خود کوشا باشند.

درمانگرانی که وارد این عرصه‌ی کار با آزار جنسی می‌شوند ابتدا باید مدتی زیر نظر یک درمانگر مجرب فعالیت نمایند تا پس از کسب تجربه کافی بتوانند به تنهایی به ارائه‌ی خدمت بپردازند. البته باید توجه داشت که خود درمانگران در این عرصه مستعد فرسودگی و آسیب جدی هستند. بنابراین باید از حمایت‌های روان‌شناسی و قانونی کافی بهره‌مند گردند.

اقدامات فوری و همه‌جانبه‌ی فوق بدون تدوین سیاست‌های کلان قانونی، بهداشتی، اقتصادی و بیمه‌ای مقدور نیستند. هرچند تا کنون پیشرفت‌های قابل توجهی در عرصه‌های فوق داشته‌ایم اما همچنان مسیری طولانی برای بهبود وضع قربانیان ازار جنسی در پیش رو داریم.

منتشر شده در روزنامه همشهری، 26 آبان‌ماه 1397.