یک روانپزشک خوب کیست؟
روانپزشک خوب کیست؟ این نگرانی اکثر اعضای خانوادههای افراد مبتلا به اختلالات روانپزشکی مزمن است.
هنگامی که ایشان در اتاق انتظار پزشک یکدیگر را ملاقات میکنند صدای پچپچ آنان شنیده میشود که از یک دیگر میپرسند آیا او روانپزشک خوبی است؟ آیا او با بیماران با احترام برخورد میکند؟ آیا او به تماسهای تلفنی پاسخ می دهد؟
حتی اولین ویزیت با احتیاط و دقت زیادی انتخاب میشود، تقریباً مانند این که به دنبال یک وصلت زناشویی برای یک پسر یا دختر باشید.
به عنوان یک درمانگر، از سؤالهای پیچیدهای که بسیاری از خانوادهها در انتخاب یک درمانگر میپرسند، به ویژه در مراحل اولیه، آگاه هستم. این سؤالات محتاطانه از آن دسته از دوستان و وابستگانی که رازداری را حفظ میکنند، پرسیده میشود.
سازگاری پزشک با بیمار، فاصلهای که برای ویزیت باید طی کرد، هزینهی مشاوره یا ویزیت و شهرت حرفهای وی.
لازم نیست که انتخاب اولیه انتخاب نهایی باشد. برخلاف توصیههای حرفهای، مشاوره موازی (اخذ مشاوره از دو یا چند نفر به صورت همزمان) و مراجعه به متخصصان گوناگون توسط افراد ادامه مییابد (امتیازی که مراجعهکنندگان در شهرهای بزرگ از آن برخوردارند).
تغییر در روانپزشکان به خودی خود یک مسأله است. بیشتر خانوادهها کار را با انتخاب اول ادامه میدهند، به ویژه اگر بهبود قابل ملاحظهای (حتی در مورد بیماران مزمن) اتفاق بیفتد.
به عوان مثال فردی بعد از 12 سال به روانپزشک دیگری مراجعه کرده است. زیرا پزشک با وجود علائم تغییر یافتهی بیمار، به او به عنوان یک مورد قدیمی اسکیزوفرنی نگاه می کرد. همچنین خوب گوش نمیداد. بنابراین تصمیم گرفته بود برای یافتن روانپزشک خوب به روانپزشک دیگری مراجعه کند.
احتمالاً تغییر دادن درمانگر از انتخاب اولیهی آن دشوارتر است. خانوادهها این کار را تحت فشار شدید یا از طرف بیماران خود یا به دلیل شرایط دیگر انجام میدهند.
بر اساس نظرسنجیای که ار خانوادههای بیماران شده است. میتوان شرایط یک روانپزشک خوب را از دید خانوادهها به صورت زیر بیان کرد.
ویژگیهای رفتاری
- با شوق و اشتیاق باشد و در طول مشاوره و ویزیت هشیار و در اختیار بیمار باشد.
- خوشلباس باشد (نه خیلی رسمی و نه خیلی راحت؛ نه در شلوار جین، و نه در حال سیگار کشیدن و غیره).
- برخورد او گرم باشد و باعث راحت بودن بیمار شود (ممکن است استثنائاتی وجود داشته باشد، به خصوص از یک جنسیت نباشند).
- اعضای خانواده و معدود بیمارانی که در نظرسنجی شرکت کردند اظهار نمودند که ترجیح میدهند پزشک با بیمار همجنس باشد.
- در موارد اضطراری خوشمشرب و در دسترس باشد. همچنین به راحتی در بیمارستان / کلینیک / محل اقامت (با تلفن همراه یا ثابت) خصوصاً در مواقع اضطراری قابل دسترسی باشد.
مجموعهی مهارتهای روانپزشک خوب
- با گوشهای تیز علائم را میشنود.
- به سهولت با بیمار ارتباط برقرار میکند.
- از زبان بدن به شیوهای مثبت استفاده میکند: لبخند میزند، با دست دادن خوش آمد میگوید.
- به خانوادهی مراجع اعتماد و اطمینان را القا میکند. مثلاً با گفتن اینکه نگران نباشید من به شما اطمینان میدهم.
- مودب اما محکم است.
- مهارتهای رهبری و مدیریت کردن را در صورت سردرگمی خانوادهی مراجع نشان میدهد.
- این توانایی را دارد که با بیمار، خانواده و سایر متخصصان یک تیم را تشکیل دهد.
- روشنفکر است.
- به حقوق مراقب و بیمار درمورد اطلاع داشتن در مورد درمان احترام میگذارد.
صفات شخصیتی
- به خصوص در شرایط بحرانی آرام و ریلکس باقی میماند.
- فردی صالح، بیدعا و کمتوقع باشد.
- بالغ است و به طور پیشبینی شده رفتار میکند.
- خشن و بیادب نیست و بدون اینکه از اعضای خانواده عصبانی شود، کار خود را به طور قاطعانه انجام میدهد.
- در برقراری ارتباط با بیمار و مشکلات او بسیار شهودی (دارای علم غیب) و هوشیار است.
- شفیق و مراقب است.
- مثبت و خوشبین است.
- احترام خالصانه را نسبت به اعضای خانوادهی بیمار به عنوان همکار احساس میکند و نشان میدهد.
- روشنفکر است و تمایل دارد شبهات را روشن کند و توضیحات منطقی در مورد درمان، انتخاب دارو و …ارائه میکند.
تجربه و تخصص حرفهای روانپزشک خوب
- در کاربرد عملی نظریهها خوب است.
- از آخرین تحولات موجود در زمینه تخصص خود، آگاه است.
- خانوادهها را در مورد داروهای معروف و جدید آگاه میکند.
- به صورت حرفهای با افراد ارتباط برقرار میکند.
- با دادن اطلاعات به خانوادهها در زمینهی حمایتیابی مشارکت میکند.
این یافتهها نشان میدهند که تمایل زیادی به ایدهآلسازی نقش روانپزشک وجود دارد. احتمالاً به این دلیل که او میتواند بین یک خانوادهی شاد و ناراضی تفاوت ایجاد کند. همچنین شاید اعضای خانواده اعتقاد دارند که روانپزشک خوب میتواند تعادل ظریفی بین هیجانات و عقلانیت را منعکس کند.